جدول جو
جدول جو

معنی رخن دکتن - جستجوی لغت در جدول جو

رخن دکتن
اسهالی شدن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

منقرض شدن، از بین رفتن، پایین افتادن، به زیر افتادن، زیر
فرهنگ گویش مازندرانی
پررو شدن، وقیح شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
حرکت کردن، خزیدن، مشغول به کار شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
سقوط کردن، سقوط از پرتگاه و صخره
فرهنگ گویش مازندرانی
خز دکتن
فرهنگ گویش مازندرانی
نزدیک شدن، سرشاخ شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
اخم نمودن، آماس نمودن بدن
فرهنگ گویش مازندرانی
جاخوش کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
در غلتیدن، به گوش رسیدن صدایی خفیف
فرهنگ گویش مازندرانی
ماندگار شدن، نشستن
فرهنگ گویش مازندرانی
گرفتن عضلات گردن در اثر فرو افتادن از روی بالش
فرهنگ گویش مازندرانی
روز شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
باز آمدن دوباره رنگ به چهره پس از بیماری یا وحشت و ترس
فرهنگ گویش مازندرانی
پشت سرهم شدن، به ردیف شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
آغاز حرکت در راهی نمودن، راه افتادن
فرهنگ گویش مازندرانی
چرخیدن به دور خود گردیدن، جستجو کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
از صخره ی بلند افتادن
فرهنگ گویش مازندرانی